ماجرای «سووشون»؛ کتاب پرحاشیه این روزها چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برگزاری مراسمی با حضور نرگس آبیار و بهنوش طباطبایی در غرفه انتشارات علمی و فرهنگی در سی‌وششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران با حاشیه‌های زیادی همراه شد، انتشار خبری در همین رابطه با محوریت جشن امضای کتاب «سووشون» واکنش‌های متفاوتی را از جانب اهالی فرهنگ و نویسندگان به‌همراه داشت، سؤال اینجا بود؛ آیا فردی، غیر از نویسنده، می‌تواند کتابی را برای مخاطبان امضا کند، آن هم نویسنده اسم و رسم‌داری چون سیمین دانشور و آن هم برای رمان درخشان «سووشون»؟ در حالی که نویسنده از دنیا رفته است، آیا نباید حق او را گرامی داشت؟

اسدالله امرایی، مترجم، جزو اولین افرادی بود که به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: «…فقط حیف که سیمین دانشور نیست این هنگامه را ببیند. حیف سیمین دانشور، حیف انتشارات خوارزمی».

اما در این میان برخی از نویسندگان نیز از این رویداد حمایت کردند و آن را در جهت معرفی بیشتر آثار ادبی دانستند. علی‌اصغر عزتی‌پاک، نویسنده، با چنین رویکردی در صفحه شخصی خود نوشت: من جزو آن‌دسته از علاقه‌مندان داستان هستم که «سووشون» را مهم‌ترین رمان ایران می‌دانند، بنابراین، احساساتم در مواجهه‌ با این رمان به‌شدت برانگیخته می‌شود. نرگس آبیار، که منتظر سریالش از این رمان هستیم، این روزها تلاش کرد با استفاده از فرصت نمایشگاه کتاب، موجی تبلیغاتی برای توجه دوباره به «سووشون» راه بیندازد. او به‌همراه خانم بهنوش طباطبایی، بازیگر نقش زری در سریال «سووشون»، به نشر خوارزمی رفتند و کتاب و برگه‌ تبلیغاتی سریال را برای علاقه‌مندان امضا کردند. حالا برخی صادقانه، و برخی نیز از روی غرض، در حال تخریب این حرکت هستند، اما به‌نظر می‌رسد چنین اقدامی صرفاً یک ادای دین به رمان و نویسنده‌ هنرمند و اندیشمندش بوده است.

به‌گفته او؛ اگر به‌چشم انصاف نگریسته شود، در این حرکت نه نقض حقوق مؤلف شده است، و نه توهینی نسبت به نویسنده روا داشته شده. تمام آنچه رخ داده، ترغیب مردم به رجوع به کتاب است، و نشانه‌ای از احترام به نویسنده، و این بی‌تردید کاری است اخلاقی و قابل احترام. بدگمانی به این کُنش در مورد طرفداران صالح و منصف سووشون فقط می‌تواند به‌دلیل فاصله ارتباطی بین کارگردان سووشون و آنان باشد.

عزتی‌پاک در ادامه این یادداشت خود، به سختی‌های کار اقتباسی در ایران هم اشاره کرد و نوشت: اما ماجرای غرض‌ورزان متفاوت است، چرا که آنان همان کسانی‌اند که کار اقتباس را تبدیل به منطقه ممنوعه کرده‌اند در ایران، و ورود به آن را برای غیرخودی‌‌ها، خطرخیز! آنان با سوءاستفاده از روحیه حفاظت میراث، به دورِ ادبیات دیوار کشیده‌اند و آن را تبدیل به ملک شخصی کرده‌اند، اگر نه، این حجم از بدگمانی نسبت به هنرمندی که سال‌هاست آثار هنری شاخص خلق می‌کند، به‌دور از انصاف است.

در نهایت ناشر با انتشار اطلاعیه‌ای مبنی بر اینکه در این رویداد، کارت‌پستال‌هایی از سریال توسط عوامل آن امضا و به علاقه‌مندان اهدا شد، نه کتاب به این حواشی پایان داد و آن را ظاهراً ختم به خیر کرد، اما ماجرای کتاب «سووشون» چیست و چرا این‌قدر روی آن حساسیت وجود دارد؟

«سووشون» را می‌توان نه‌تنها متمایزترین اثر زنده‌یاد سیمین دانشور که برجسته‌ترین رمانی دانست که توسط یک نویسنده زن در تاریخ ادبیات داستانی ایران تاکنون نوشته شده است. دانشور که او را همواره کنار جلال آل‌احمد به‌یاد می‌آوریم، با انتشار آثاری چون «سووشون»، «جزیره سرگردانی» و «آتش خاموش» توانست نام خود را به‌عنوان نخستین زن داستان‌نویس و رمان‌نویس دوره چهارم ادبیات معاصر به ثبت برساند و از زیر سایه نام همسرش خارج شود. درحالی که جلال به‌عنوان یکی از نویسندگان اثرگذار بر نسلی از نویسندگان مطرح است، دانشور را می‌توان نویسنده‌ای معرفی کرد که نه تحت تأثیر او قرار گرفت و نه مقابل او ایستاد.

کتاب , داستان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

داستان‌های سیمین از همان ابتدا امضای خود را دارد؛ با این حال می‌توان ردپایی از شخصیت جلال را در کارهای او، به‌ویژه در «سووشون» دید و احساس کرد؛ «یوسفِ» زری در این کتاب، با تمام احوالاتش و سر پرشوری که دارد، برای خیلی‌ها یادآور جلال و نقدهای تند و تیز و بی‌پروای اوست.

توانایی دانشور در خلق آثار و پرداختن به مسائل ناگفته در خلال روایت‌هایش، سبب شد هویتی مستقل از همسر در تاریخ ادبیات ایران داشته باشد، اما این موفقیت به این سادگی حاصل نشد؛ آن هم در ایرانی که زنان همواره با نام همسرانشان شناخته می‌شوند و نگاه مردسالارانه در دهه 40 و 50 سایه سنگینی بر زندگی زنان ایران انداخته بود.

دانشور با علم به اهمیت ادبیات داستانی در ثبت حافظه ملی انسان معاصر، موضوع شاهکار ادبی خود را به لحظات اشغال ایران توسط نیروهای انگلیسی و تبعات بعد از آن در دهه 20 اختصاص داد. هرچند برخی معتقدند که انتخاب این موضوع محوری در «سووشون» خود نشانه اثرپذیری افکار و ایده‌های جلال به‌ویژه در «غرب‌زدگی» است، اما به‌نظر می‌رسد طرح این موضوع جفایی است در حق سیمینی که یک سر و گردن نه از زنان عصر خود که از بسیاری از مردان اهل فرهنگ و حتی رجل سیاسی آن دوران بالاتر بود و حالا با گذشت زمان، متمایز بودن خود را بیشتر به رخ می‌کشاند. بی‌راه نیست اگر این ایده را نشانه‌هایی از همان نگاه مردسالارانه دانست؛ چرا که هرچند سیمین در این اثر خود هم‌رأی با همسرش است، اما تجربه و زیست شخصی او در آن برهه در شیراز را نباید نادیده گرفت.

«سووشون» با آغازی قابل تأمل، دست مخاطب امروز را به دل تاریخ می‌برد و از هزارتوی سرنوشتی که بر مردم این مملکت گذشت، روزهایی را به یاد ما می‌آورد که خاک ایران زیر چکمه‌های اشغالگران بود و چه جان‌های عزیزی که برای پاک کردن این خاک از اهریمن، به خاک سپرده شدند. سیمین به‌درستی برای بیان این احوالات، دست به دامان اساطیر ایرانی چون سیاوش می‌شود که در حافظه جمعی ما ایرانیان نماد به‌حق بودن و در عین حال مظلوم بودن است.

کتاب , داستان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

سیمین در این اثر خود، همانند دیگر آثار، زنان را محور قرار داده و از دریچه آنها به احوالاتشان نگریسته است. بررسی جایگاه زن ایرانی چون «زری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در «سووشون»، همانند دیگر آثار دانشور، خودنمایی می‌کند، و همین امر، نقطه تمایز دیگری بر کتاب او میان آثار داستانی مشابه است که عمدتاً توسط نویسندگان مرد نوشته شده‌اند و نوشتار زنانه ندارند.

«سووشون» فارغ از اینکه توسط چه‌کسی امضا شود، روایتی نمادین از تاریخ ایران است، کتابی که اتفاقاً این روزها با وجود انتشار روایت‌های متناقض و گاه به‌عکس از تاریخ، می‌تواند به ملت ایران کمک کند که حافظه تاریخی خود را بازیابد.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

«طلسم شهر برف» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست جشن امضا و رونمایی کتاب «طلسم شهر برف» نوشته‌ سپیده نیک‌رو روز چهارشنبه ۳ بهمن در کتاب مان برگزار می‌شود.

جمال‌الدین اکرمی در این مراسم به گفتگو با کودکان و نوجوانان حاضر در نشست می‌پردازد و نوجوانان می‌توانند با توجه به موضوعاتی که این‌کتاب به آن‌ها می‌پردازد در این‌نشست درباره‌ رمان، فانتزی و دغدغه‌های خود درباره‌ آلودگی‌های زیست‌محیطی و یا هر موضوع مرتبط دیگر گفتگو کنند؛ برای نویسنده یادگاری بنویسند و همراه با او کیک کتاب را ببرند.

این‌برنامه روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در کتابفروشی کتاب مان به‌نشانی تهران، خیابان آزادی، میدان استادمعین، مجتمع معین‌مال، طبقه اول، واحد ۱۲۸ برگزار می‌شود.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر

افزایش نگران‌‌کننده مقالات علمی با جعل عنوان «خلیج فارس»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، علی‌رغم اینکه نام «خلیج فارس» در اکثر نقشه‌های تاریخی و اسناد به‌دست‌آمده از دوره باستان با همین عنوان یا معادل آن در دیگر زبان‌ها یاد شده، اما طی بیش از نیم قرن گذشته از سوی جریان‌های ملی‌گرایانه عربی و با تلاش استعمار، با نام جعلی یاد شده است؛ اقدامی که همواره مورد انتقاد پژوهشگران و رجل سیاسی ایران واقع شده است، تازه‌ترین اقدام نیز اقدام دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در راستای جلب نظر برخی کشورهای عربی بود.

هرچند طی سال‌های گذشته ایران موضع خود را بارها و بارها در این زمینه اعلام و بر وجود اسناد تاریخی در این رابطه تأکید کرده است، اما گاه، بی‌گاه تحریف نام خلیج فارس از سوی مقامات عربی و غربی تکرار می‌شود، با این حال، به‌نظر می‌رسد محدود کردن اقدامات برای روشنگری در این زمینه به تریبون‌های سیاسی، چندان موفقیت‌آمیز نبوده است، با وجود در دست داشتن اسناد و نقشه‌های مختلف تاریخی، ایران عمدتاً کوشیده است از مسیر تذکر این مسئله را در سطح بین‌الملل روشن کند.

خاموشی دستگاه فرهنگی کشور در قبال خلیج فارس، قابل تأمل است، در حالی که از گذشته تا امروز آثار متنوعی درباره این پهنه آبی نوشته شده است و پس از تلاش‌ها برای جعل تاریخ، غیرت و عشق نویسندگان ایرانی به ایران سبب شده است کتاب‌های مستند و متقنی بر پایه اسناد تاریخی در کشورهای مختلف منتشر شود، اما کمتر اثری است که از مسیر دستگاه‌های فرهنگی کشور ترجمه و در بازار نشر بین‌الملل معرفی و عرضه شده باشد.

از سوی دیگر عمده اقدامات انجام‌شده درباره تثبیت نام خلیج فارس،‌ داخلی بوده است،‌ این در حالی است که بر اساس آخرین تحقیقات،‌ نسبت تعداد کتاب‌ها و مقالات حاوی جعل عنوان خلیج فارس به‌طور نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است،‌ تا جایی که در سال 1991 به‌ازای هر 100 مقاله حاوی نام خلیج فارس، تنها 11 مقاله حاوی عنوان جعلی منتشر می‌شد، اما اکنون این نسبت به بالای 40 مقاله رسیده است.

سیدسعید میرمحمدصادق از جمله محققانی است که سال‌هاست بر اسناد تاریخی متمرکز است،‌ از  وی اخیرا‌ً تصحیح کتاب «فتوحات صفویه در ایالت فارس، جزایر بحرین، قشم و هرمز» تألیف ابن‌حسین شیرازی منتشر شده است.

میرمحمدصادق در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به انتشار کتاب‌های متعدد در حوزه اسناد مرتبط با خلیج فارس می‌گوید: اگر در یکی از کشورهای عربی چنین پژوهش‌هایی انجام شده بود،‌ چنان استفاده‌ای می‌کردند که دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند.

وی با اشاره به کتاب‌های «فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز» و «گزارش روی فریره دو آندردا [Rui Freire de Andrada]، شرح رویارویی پرتغالی‌ها با ایرانی‌ها و انگلیسی‌ها در قشم و هرمز» ادامه می‌دهد: این متن‌های مهم نشان می‌دهد ایرانی‌ها چگونه با امکانات کم و با چه هوشیاری سیاسی توانستند طی سال‌های هزار تا 1010 تا 1031 این جزایر را آزاد کنند،‌ اما دریغ از اینکه این‌گونه کتاب‌ها و متون دریافته شود و توجه عموم را به آن‌ها جلب کنیم.

میرمحمدصادق با انتقاد از برخی سیاست‌گذاری‌های داخلی در زمینه خلیج فارس گفت: متأسفانه فعلاً توجه به‌سمت نام‌گذاری بزرگراه‌ها و مجتمع‌ها و به نام خلیج فارس است،‌ این اتفاقات دل‌خوش‌کننده درون کشوری نتیجه بیرونی و جهانی ندارد،‌ باز اگر یک فرودگاه بین‌المللی را به نام خلیج فارس نام‌گذاری کنیم،‌ بالاخره برای صدور بلیط کشورها ناچار هستند از اسم خلیج فارس استفاده کنند، اما نام‌گذاری یک بزرگراه یا پارک یا… به نام خلیج فارس نمود بیرونی ندارد.

این محقق با اشاره به هجمه‌هایی که به خلیج فارس در خارج از کشور انجام می‌شود،‌ گفت: در خارج از ایران سال‌هاست که به‌صورت مویرگی تغییرات بر محور جعل عنوان خلیج فارس آغاز شده است و ادامه دارد، 20 سال پیش در یک اسباب‌بازی‌فروشی در فرانسه یک کره زمین دیدم که نقشه ایران را با نام جعلی خلیج فارس چاپ کرده بودند،‌ این نشان می‌داد که دامنه نفوذ اعراب چه‌اندازه است و از کجا شروع به تحریف تاریخ کرده‌اند، افزون بر وسائل کمک‌آموزشی مثل نقشه و کره‌ زمین، در نقشه‌های هواپیماهای بین‌المللی و حتی کتاب‌های درسی مثل درس جغرافیا و تاریخ در کشورهای اروپایی نام خلیج فارس را با عنوان جعلی درج می‌کنند.

میرمحمدصادق نصب بنر بزرگ خلیج فارس در نمایشگاه کتاب تهران را اقدام نمادین خوبی توصیف کرد و گفت: این حرکت‌های سمبلیک بسیار خوب است،‌ اما کار ریشه‌ای این بود که ما در مجاورت سالن ناشران خارجی و ناشران عربی،‌ نمایشگاهی از آثار منتشرشده درباره خلیج فارس به نمایش می‌گذاشتیم‌، کتاب‌هایی که نقشه‌های قدیمی خلیج فارس در آن‌ها چاپ شده است و… یا هر کتابی که درباره خلیج فارس منتشر می‌شود، به‌صورت ویژه معرفی کنیم و نشست نقد و بررسی برگزار کنیم، این جزو وظایفی است که ما باید پیگیری کنیم اما متأسفانه دچار روزمرگی شده‌ایم.

 

میرمحمدصادق با اشاره به کاهش همکاری‌های علمی حتی در باب موضوعات تاریخی و فرهنگی خلیج فارس گفت: برای نمونه در حوزه باستان‌شناسی دریا باید همکاری بین‌المللی داشته باشیم در حوزه خلیج فارس و کرانه‌های شمالی خلیج فارس تولیدات بین‌المللی با عنوان خلیج فارس قطعاً اثرگذار خواهد بود،‌ اکنون بخشی از حفاری‌های باستان‌شناسی در سواحل جنوبی در کشورهای عربی که با همکاری‌های بین‌المللی انجام می‌شود‌، به زبان فرانسه،‌ انگلیسی و آلمانی تولید می‌شود،‌ بنابراین اسم جعلی خلیج فارس را قرار می‌دهند. هرچند کار باستان‌شناس کار علمی است و باید مستند به نام تاریخی باشد،‌ اما نگاه او به سرمایه‌گذار و سفارش‌دهنده کار است،‌ یا کلمه خلیج را به‌تنهایی استفاده می‌کند و یا از عنوان جعلی استفاده می‌کند.

 

خلیج فارس ,

 

وی ادامه داد: متأسفانه مبادلات علمی ما به‌دلیل افزایش هزینه‌ها و قیمت ارزهای خارجی بسیار اندک شده است،‌ دانشگاهیان ما کمتر از فرصت‌های علمی استفاده می‌کنند،‌ مشارکت‌های علمی در دهه 70 و 80 بسیار بود، اما اکنون سطح آن بسیار پایین آمده است، رویکردها و نوع نگاهی که نسبت به ارتباطات با خارج از ایران در دهه 90 به بعد باب شد، نشان می‌دهد که استفاده از نام «خلیج فارس» حتی در مقالات علمی به‌چه‌صورت رو به افول می‌رود،‌ این مشارکت‌های علمی‌، نشست‌های علمی مشترک،‌ برنامه‌ریزی برای کارها و فعالیت‌های علمی در رشته‌هایی که قابلیت دارد، استفاده از فرصت‌های مطالعاتی و تعیین فرصت‌های مطالعاتی جدید در حوزه خلیح فارس می‌تواند بسیار مثمر ثمر باشد.
 

خلیج فارس ,

میرمحمدصادق گفت: ما باید به بازتولید کلمه «خلیج فارس» در زمینه‌های مختلف توجه کنیم، یک بخش  این است که استفاده از خلیج فارس در مقالات علمی پایین است،‌ بخش دیگر این است که ما وقتی در محاصره اقتصادی قرار گیریم و تحریم باشیم،‌ در قراردادهای بین‌المللی اسمی از شرکت‌های تجاری که در جنوب و در کرانه خلیج فارس فعال هستند، برده نمی‌شود و محل فعالیتشان نیز مطرح نمی‌شود تا حداقل به این شیوه مجبور شوند که نام خلیج فارس را به‌کار ببرند.

وی گفت: نکته دیگر که باید توجه کنیم،  گسترده‌تر کردن همکاری‌های بین‌المللی در حوزه همایش‌های علمی است،‌ ما در همایش‌های علمی که برگزار می‌کنیم،‌ باید زمینه همکاری با کشورها و محققان علمی خارجی را گسترش دهیم،‌ برای نمونه اخیراً‌ دانشگاه تهران همایشی برای خلیج فارس برگزار کرد که 3 مدعو خارجی داشت؛ یکی از چین،‌ یکی از  آلمان و دیگری از فرانسه‌، که مهمان فرانسوی حضور پیدا نکرد،‌ ما باید تعداد مهمانان خارجی این همایش‌ها را افزایش دهیم تا دامنه نفوذ را بالا ببریم.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

سه‌گانه ناداستان درباره تاریخ ایران به نمایشگاه کتاب می‌آید


مسعود آذرباد نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت این روزهای خود گفت: در حال حاضر مشغول نگارش یک مجموعه سه جلدی برای نشر معارف هستم که جلد اول آن را تحویل انتشارات داده‌ام، البته نگارش جلد دوم کتاب تا نیمه‌ها پیش رفته و در حال حاضر مشغول تحقیق جلد سوم آن هستم.

وی افزود: این کتاب یک ناداستان درباره تاریخ ایران است و تاریخ ما را از دوران باستان تا دوران معاصر روایت می‌کند. فکر می کنم جلد اول کتاب به سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب برسد.

این‌نویسنده در ادامه گفت: در این کتاب تصمیم گرفتیم مواجهه ایرانیان با روایت‌های تاریخی متفاوت را برای نوجوانان بررسی کنیم. ما مباحث مختلفی را از روایت تاریخ داریم و علی رغم آنچه که در کتاب‌های درسی آمده است خلا روایت تحلیلی احساس می‌شود. بنابراین نوجوان باید بداند که چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته‌ایم تا به این نقطه برسیم.

آذرباد گفت: در حال حاضر موضعی که نسبت به روایت های تاریخی وجود دارد؛ موضعی یک سویه است. برای مثال ما درباره ۲۵۰ سال حضور ائمه صحبت می کنیم اما درباره رفتار و تصمیمات ایرانیان در مواجهه با ائمه صحبتی نمی کنیم. برای مثال درباره دوران حضور حضرت علی (ع) در کوفه به عنوان خلیفه ما چطور می خواهیم علاقه مردم ایران به امیرالمومنین را نشان دهیم؟ در حالی که در آن زمان ایرانیان در عید نوروز برای حضرت علی (ع) سمنو می آوردند. بنابراین سعی کردیم در این مجموعه یک روایت ساده به مخاطب ارائه دهیم و در عین حال حفره های تحلیلی را باز کنیم و به آن ها پاسخ دهیم تا مخاطب بداند که ما یک تاریخ تکه پاره نداریم.



منیع: خبرگزاری مهر

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی


به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسمی به مناسبت ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در محل این کتابخانه برگزار شد، فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» (روایت روند انتقال و مرمت نسخه خطی دیوان حافظ کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در مشهد) برای نخستین بار به نمایش درآمد.

در این‌مراسم از کتابخانه آستان قدس رضوی و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین به واسطه فعالیت‌ و حمایت از کتابخانه غازی خسروبیگ تقدیر شد. فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» با همکاری رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین و اداره کل همکاری‌های رسانه‌ای و فضای مجازی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تهیه شده است.

این‌فیلم، روایت سفر نسخه منحصر به فرد و چهارصد ساله دیوان حافظ شیرازی کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو است که با همکاری آستان قدس رضوی، رایزنی فرهنگی و سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در شهریورماه سال ۱۴۰۳ برای مرمت به مشهد منتقل و مرمت آن زیر نظر کارشناسان کتابخانه آستان قدس رضوی انجام شد.

در این مراسم، رئیس‌العلماء جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین گفت: کتابخانه غازی خسروبیگ یکی از پایه‌های جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین است. به نظر می‌رسد کتابخانه لازم است پروژه‌هایی که این نهاد را در داخل و خارج از بوسنی مطرح و محترم کرده‌اند، ادامه دهد. وی افزود: کتابخانه در تلاش است در عرصه علمی بین‌المللی گام‌هایی بردارد و علاوه بر وظایف روزمره خود، میراث ما را به محافل اروپایی و جهانی معرفی کند.

همچنین جنان هاندژیچ مدیر کتابخانه غازی خسروبیگ، در این مراسم گفت: کتابخانه امروز با افتخار ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد. این مراسم سالگرد تحت تأثیر مرمت نسخه خطی دیوان حافظ شیرازی، شاعر بزرگ کلاسیک فارسی، قرار گرفته است که با نظر کارشناسان به‌خوبی در شهر مشهد در ایران مرمت شد. هر نسخه خطی تنها یک کتاب نیست، بلکه اثری هنری و یک میراث تاریخی-فرهنگی است، اما دیوان حافظ شیرازی به‌واسطه وجه هنری خود اهمیت دوچندان دارد.

وی افزود: امیدواریم این شاهکار هنر اسلامی به یکی از جاذبه‌های گردشگری سارایوو بدل شود. امروز همچنین فیلم مستندی را معرفی می‌کنیم که درباره سفر خاص این نسخه خطی، به مشرق دور و مشهد، تهیه شده است.

فیلم مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» ضمن روایت روند انتقال نسخه خطی به مشهد، مراحل مرمت اثر و معرفی کتابخانه آستان قدس رضوی، در مصاحبه با اساتید دانشگاهی از جمله دکتر منیر درکیچ استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سارایوو و دکتر وحیدین پرلیویچ استاد گروه زبان آلمانی دانشگاه سارایوو (در خصوص تأثیرگذاری حافظ بر گوته) و شخصیت‌های علمی و فرهنگی دیگر، به بررسی تأثیر فرهنگی و هنری حافظ در بوسنی و هرزگوین و جهان می‌پردازد.

این‌مستند علاوه بر نمایش در مراسم یاد شده، طی روزهای آینده از تلویزیون BIR، رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین نیز پخش خواهد شد. مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» در سامانه دماوند نیز واسپاری شده و قابل مشاهده است.

کتابخانه تاریخی غازی خسروبیگ سارایوو درسال ۱۵۳۷ میلادی به دست غازی خسروبیگ از حکمرانان عثمانی تأسیس و هم اکنون بزرگترین کتابخانه در بوسنی و هرزگوین و یکی از مهمترین مؤسسات فرهنگی در زمینه حفظ میراث شرقی و اسلامی در شرق اروپا محسوب می‌شود. در بخش نسخ خطی این کتابخانه، بیش از ده هزار نسخه بی نظیر خطی به زبان‌های عربی، ترکی و فارسی (شامل بیش از ۶۰۰ نسخه خطی فارسی) نگهداری می‌شود.

استقبال از دور جدید آموزش خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین

دور جدید کلاس‌های آموزش خوشنویسی با حضور ۲۴ هنرجو در نگارخانه رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری ایران در سارایوو و ۱۰ هنرجو در مرکز فرهنگی کشورمان در شهر موستار آغاز شد.

در شهر سارایوو هنرجویان زیر نظر استاد عبدالحق حاجیمیلیچ، استاد خوشنویسی و فارغ التحصیل رشته تاریخ هنر، این هنر ایرانی‌اسلامی را فرا می‌گیرند. عبدالحق حاجیمیلیچ با بیش از شصت هزار دنبال کننده در فضای مجازی، یکی از پر مخاطب ترین هنرمندان بوسنی و هرزگوین است. این دوره آموزشی در طول هفت هفته در دو گروه برگزار خواهد شد.

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی

همچنین دوره جدید آموزش خوشنویسی خط نستعلیق در رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین -شهر موستار – آغاز شد. در این دوره هنرجویان زیر نظر استاد منیب ابرادوویچ، استاد برجسته خوشنویسی بوسنی و هرزگوین به یادگیری این هنر خواهند پرداخت. در این‌دوره تعداد ۱۰ هنرجو ثبت نام کرده‌اند که کلاس‌های ایشان طی هشت هفته روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در محل مرکز فرهنگی رایزنی فرهنگی سفارت ج. ا. ایران در شهر موستار برگزار خواهد شد.

منیب ابرادوویچ استاد این دوره، هنر خوشنویسی را در کشورهای مصر و کویت آموزش دیده و از معدود هنرمندان بوسنیایی است که به خط نستعلیق مسلط می‌باشد. خوشنویسی برج ساعت مکه توسط این هنرمند بوسنیایی، نشان از چیرگی وی در این هنر دارد. هر دو استاد خوشنویسی، در سال ۱۴۰۱ از سوی رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان و به میزبانی اداره کل بین المللی تبلیغ به نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تهران اعزام شده و آثار خود را در معرض دید مخاطبین ایرانی قرار دادند.

هنر خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین هنری دینی و قرآنی قلمداد می‌شود و تاریخچه‌ای طولانی در این کشور دارد. خوشنویسان برجسته ای در تاریخ این کشور به خلق آثار هنری پرداخته اند.

رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین در تلاش است با برگزاری منظم کلاس‌های آموزشی مرتبط با هنرهای ایرانی‌اسلامی، ضمن رونق بخشیدن به مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین و جذب مخاطبین جدید، غنای هنر ایرانی در عرصه‌های مختلف را به مخاطبین معرفی کند.



منیع: خبرگزاری مهر

ترجمه کتابی از علی‌الله سلیمی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب “کوچه را ما جارو می‌کنیم”، نوشته علی‌الله سلیمی از جمله آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که به‌تازگی ترجمه و عرضه شده است. 

سلیمی در این کتاب داستان دختری را روایت می‌کند که با فهمیدن مشکل رفتگر کوچه، سعی دارد با او همدلی کرده و بخشی از مشکلاتش را حل کند.

در معرفی این اثر آمده است: این کتاب قصه‌ دختر کوچکی به‌نام «سپیده» است که وقتی متوجه بیماری پیرمرد رفتگر محله‌شان می‌شود با پول‌های تو جیبی خود برای او شال و کلاه پشمی به عنوان هدیه‌ می‌خرد و در یک روز طوفانی منتظر اوست تا بیاید و ادامه ماجرا … .

در بخشی از قصه‌ کتاب «کوچه را ما جارو می‌کنیم» آمده است: «صدای زوزه‌ باد از کوچه می‌آید. اما هنوز صدای جاروی پیرمرد نمی‌آید، نگران می‌شوم، با خودم می‌گویم: شاید یادش رفته امروز بیاید کوچه را جارو کند. آن هم امروز که از صبح باد و طوفان است و این‌همه برگ خشک و شاخه‌ی شکسته توی کوچه ریخته است.»

انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ترجمه انگلیسی این اثر را به قلم میترا خاتون‌آبادی و با تصویرگری هاله قربانی برای گروه سنی نوخوان منتشر کرده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

دلیل سفر حیدری به هند چیست؛ دنبال احیای ارتباطات قطع‌شده هستیم


ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره شایعات سفر خود به هند گفت: همانطور که می‌دانید هند کشور مهمی است و بخشی از آن جزئی از پهنه فرهنگی زبان فارسی بوده است بنابراین قرابت‌های فرهنگی زیادی میان ما و این کشور وجود دارد.

وی افزود: بسیاری از کشورهای مختلف تلاش می‌کنند این ارتباط و پیوند فرهنگی میان ما قطع شود، اما اگر بخواهیم با توجه به اتفاقی که سال گذشته رخ داد که بخشی از آن از طرف هند ناخواسته بود، به هند برویم و جمعیت کثیری را که مشتاق کتاب و ادبیات ما هستند به سمت آثار خود جلب کنیم، نباید به سمت خود حذفی برویم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در ادامه گفت: بنابراین خودمان به دنبال احیای روابط هستیم تا بخشی از ادبیات و ارتباطمان را که قطع شده است احیا کنیم و کتاب‌های حوزه جایزه ادبی جلال آل احمد و اشتراکات مان در حوزه فرهنگ را از طریق خانه فرهنگی که در آنجا داریم احیا کنیم. به این ترتیب این ارتباطات را بیشتر کنیم تا در هر دو نمایشگاه شاهد حضور جدی تری باشیم.

حیدری درباره حضور مجدد هند به عنوان مهمان ویژه در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب گفت: رایزنی‌هایی برای حضور هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب شده است. این فرآیندها شکل و قالب خاص خود را دارند و باید وارد گفتگو شویم تا تلاش کنیم یک کشور مناسب را با توجه به شرایط مان به عنوان مهمان ویژه دعوت کنیم.

سال گذشته یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از انتخاب هند به عنوان مهمان ویژه این‌نمایشگاه خبر داد.

بنا بر گفته احمدوند تفاهمنامه این‌اتفاق فرهنگی که منجر به گفت‌وگوی بین فرهنگ‌های ایران و هند با محوریت کتاب شده بود، بین مسؤولان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو به امضا رسیده بود و بر اساس این‌تفاهمنامه در سال ۲۰۲۵ نیز ایران مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو خواهد بود. اما کمتر از ۱۱ روز مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، حضور هندی‌ها به عنوان مهمان ویژه این رویداد در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت و پس از عملیات وعده صادق دولت هند در روز ۲۴ فروردین با صدور بیانیه‌ای به شهروندان خود توصیه کرد که «با توجه به شرایط حاکم بر منطقه» تا اطلاع ثانوی از سفر به ایران و اسرائیل خودداری کنند. به این ترتیب کشور هند به عنوان مهمان ویژه در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور نیافت و کشور یمن به عنوان مهمان ویژه در این رویداد جایگزین هند شد.



منیع: خبرگزاری مهر

مدینه را جز به زیارت گذراندن خطاست


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از سفرنامه‌های جدید منتشر شده از حج،‌ «آواز حجاز» نوشته محمدصالح سلطانی است که در اسفند سال 1403 منتشر شده است،‌ این سفرنامه حاصل سفر عمره دانشجویی،‌ محمدصالح سلطانی است.

راوی این کتاب دانشجویی است که یک دهه پس از تعطیلی سفر عمره،‌ به سرزمین حجاز سفر کرده و در قالب اولین کاروان عمره دانشجویی ایران پس از 9 سال، طعم شیرین این سفر را چشیده است.

سلطانی خود می‌گوید:  این سفر سفر به یک «عربستان جدید» بود که شباهتی به آن‌چه از این سرزمین در ذهن ما ایرانیان شکل گرفته نداشت.  سفری آکنده از معنویت و لبریز از سؤال؛ معنویتی آمیخته به حال‌وهوای دل‌نشینِ آن دو شهرِ نورانی، و سؤالاتی برخاسته از مواجهه با سعودیِ نسخه‌  2024!

در بخشی از این سفرنامه آمده است:

«مدینه را جز به زیارت گذراندن خطاست. وقتی رسیدم هتل صبحانه‌ای خوردم و بعد استراحتی و بعد دوباره بازگشت به حرم. این بار مسیر تازه‌ای را برای زیارت انتخاب کردم و بعد از ورود به مسجد از باب احد به جای سمت راست، رفتم سمت چپ که منتهی می‌شد به ورودی بخش جدید مسجد؛ جایی که در دوره خلافت عثمانی به مسجد‌النبی اضافه شد و در دوره پادشاهی سعودی‌ها توسعه یافت؛ بنایی خیره‌کننده با ستون‌های مرمرین بلند و طاق‌های قوس‌دار مرتفع. رد و نشانه‌های امتداد در سرزمین این نوع معماری را می‌شود در مسجد اموی دمشق و مساجد به جامانده آندلس (اسپانیا) نیز جست وجو کرد.

انگار یک سلیقه اموی – عثمانی در تمام بناهای اسلامی غرب سرزمین‌های مسلمانان از حجاز تا شام و آندلس جاری و ساری بوده؛ سلیقه‌ای نه چندان شبیه به ذائقه اهالی هنر در مشرق زمین.

از سعودی‌ها بعید بود نام آقا قمر بنی‌هاشم را در ایوان مسجد‌النبی کتابت کنند،‌ واقعا هم قصدشان این نبوده و مرادشام از نام «عباس» عموی پیامبر است که از قضا ایشان هم به کنیه «ابوالفضل» شهرت داشتند. اما خب مگر می‌شود بچه شیعه نام عباس (ع) را  کنار نام حسین(ع) ببیند و به چیزی جز کربلا فکر کند؟

آن بالا، روی ایوان مسجد‌النبی با این دو اسم نورانی  بین‌الحرمینی شده بود برای خودش…

 بقیه اسم‌ها را نگاه می‌کردم؛ نام‌هایی که هر کدام تاریخی داشتند و تاریخی ساختند. نام سلمان ما ایرانی‌ها را در ایوان مشاهیر تاریخ اسلام نمایندگی می‌کرد و دیدن چند نام مانند «ابو هریره» هم تلخ بود. نکته غریب درباره این اسامی اما قرار داشتن نام همۀ ائمه شیعه بر ایوان بود. در حالی که تمام نام‌ها  متعلق به صحابی بلافصلِ رسول‌الله است، نام فرزندان امیرالمؤمنین استثنا شده بود که لابد به رندی کاتبی سلیم النفس اینجا در این ایوان جای گرفته است.

نام «علی‌الرضا» را دیدم و به مشهد سلام دادم. نام «محمد‌المهدی» هم بود؛ بر همان کاشی که کاتبش هوشمندانه کلمه «حی» را در دل کتابت نام امام غائب مخفی کرده بود، اما سعودی‌ها که احتمالاً تحمل نام «حی» برای امام موعود ما را نداشتند، به کتابت دست بردند و آن را جوری تغییر دادند که از دل نام امام زمان «حی» خوانده نشود؛ که البته کور خوانده‌اند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

معرفی نامزدهای هفدهمین جایزه جلال


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری و اعلام اسامی نامزدهای هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی با حضور ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در این‌مراسم اسامی نامزدهای هفدهمین‌دوره این‌رویداد اعلام شد.

فهرست این‌اسامی به این‌ترتیب است؛

بخش مستندنگاری

«آن شب در دوحه: سفرنامه تحلیلی از حضور تیم ملی در جام جهانی قطر» نوشته محمدحسن یادگاری از انتشارات سوره مهر

«ابهام طبس: رمزگشایی از جعبه سیاه تهاجم نظامی آمریکا» نوشته شاداب عسگری از انتشارات ایران

«از سرگذشت؛ یادداشت‌های دوره دکتری» نوشته علیرضا رعیت حسن آبادی از نشر خاموش

«خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف

«غلامرضا غلامرضا را کشت: روایتی از بودن و نبودن غلامرضا تختی» نوشته مهدی میرمحمدی از نشر چشمه

«ماه تمام؛ سرگذشت‌نامه معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت» نوشته گلعلی بابایی از انتشارات بیست و هفت بعثت

«میاندار: خاطرات شفاهی حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه» نوشته مسعود امیرخانی از انتشارات خط مقدم

داستان بلند و رمان

«تار تاریکی» نوشته بهاره ارشد ریاحی از انتشارات لف

«دختران قبیله جنگ» نوشته جواد افهمی از انتشارات خط مقدم

«دم اسبی» نوشته رامبد خانلری از نشر بان

«سنگ اقبال» نوشته مجید قیصری از نشر چشمه

«گم‌شهر» نوشته حسین پورستار از انتشارات کتابسرای تندیس

داستان کوتاه

«آن پری‌زاد سبزپوش» نوشته صمد طاهری از نشر نیماژ

«پرنده باز تهران» نوشته ندا رسولی از انتشارات هیلا

«خون طاووس و داستان‌های دیگر» نوشته عماد عبادی از انتشارات نظام‌الملک

«ریواس‌های بلند رودخانه تیزو» نوشته فرهت فرخی از نشر ثالث

«عقده اودیپ پسر هاشم آقا» نوشته علی موذنی از انتشارات نیستان هنر

نقد ادبی

«از نابهنگامی حیات تا سترون سازی خیال: مطالعه‌ای جامعه‌شناختی در ادبیات داستانی ایران» نوشته محمدحسین دلال رحمانی از انتشارات ققنوس

«دیرش روایی» نوشته بهمن نامورمطلق از نشر سخن

«فلسفه ایده اولیه داستان؛ چیستی، کجایی، مولفه‌ها» نوشته احمد شاکری از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

«کیمیای کرامت؛ کرامت اولیا از تحلیل واقع‌نمایی تا واقع‌گرایی ادبی هنری» نوشته محمد رودگر از انتشارات شهرستان ادب

«واکاوی پدیده روسپیگری در رمان‌های فارسی دوره پهلوی» نوشته کامران پارسی نژاد از نشر صاد



منیع: خبرگزاری مهر

از صحن انقلاب بود که به حج مشرف شدم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ یکی از جدیدترین سفرنامه‌های منتشر شده حج‌،‌ «آواز حجاز» است که سفرنامه عمره دانشجویی محمدصالح سلطانی است،‌ این سفرنامه به جهت اینکه پس از9 سال از آخرین عمره دانشجویی به حج انجام شده‌، روایت‌های جدیدی از عربستان را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

نویسنده خود درباره سفرش می‌گوید:  «یک دهه پس از تنش‌های گسترده‌ی سیاسی و در روزگارِ تنگناهای اقتصادی، تجربۀ سفر به عربستان  برای ایرانیان به یک تجربۀ سخت و ویژه تبدیل شده است. چنین تجربه‌ای عمدتاً نصیب کسانی می‌شود که از سال‌ها قبل برای حج تمتع نوبت گرفته و ثبت‌نام کرده‌اند. در چنین شرایطی، فرصت سفر به مدینه و مکه در قالب یک کاروان دانشجویی، تجربه‌ای خاص و گران‌بها محسوب می‌شود. من این توفیق را داشتم که در قالب اولین کاروان عمره دانشجویی ایران پس از 9  سال، طعم شیرین این سفر را بچشم؛ سفر به یک «عربستان جدید» که شباهتی به آن‌چه از این سرزمین در ذهن ما ایرانیان شکل گرفته نداشت.»

«آواز حجاز روایتی از این سفر است؛ سفری آکنده از معنویت و لبریز از سؤال؛ معنویتی آمیخته به حال‌وهوای دل‌نشینِ آن دو شهرِ نورانی، و سؤالاتی برخاسته از مواجهه با سعودی نسخه‌ 2024!»

نویسنده در سال 1403 به همت بنیاد ملی نخبگان به مکه مشرف می‌شود،‌ او درباره انگیزه‌اش برای نوشتن سفرنامه می‌گوید:‌ این کاروان ویژه بود، چرا که قرار بود بعد از حدود 9 سال اولین کاروان عمره دانشجویی راهی مکه شود. می‌دانستم که در این مدت تغییر و تحولات زیادی در عربستان اتفاق افتاده و این انگیزه ایجاد می‌کرد که سفر را روایت کنم. به جز این جنبه‌های معنوی ویژه سفر مزید بر علت بود که باعث شد این سفر را در قالب سفرنامه روایت کنم و در اختیار مخاطبان قرار دهم.»

نویسنده در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که مشرف شدنش به مکه را رویای تعبیر شده‌اش می‌داند،‌ رویایی که بارها آن را در دعاهای صحن انقلاب مشهد از خدا خواسته است و می‌نویسد: 

«همه چیز این سفر غیرعادی بود به خوابی شبیه بود عطرآگین و دلکش انگار لمس تن فرشته‌ای بود این سفر؛ همان قدر گرم و لطیف و خواستنی. نمی‌دانم این رؤیای تعبیر شده پاداش چه بود و از کجا مثل نهر عسل سرریز شد به زندگی‌ام. شاید حاصل  شب‌های قدر بود شاید اثر دعای خیر عزیزی، شاید نشانه‌ای.

نمی‌دانم، من که فکر می‌کنم از برکت دعاهای صحن انقلاب مشهد بود که مشرف شدم؛ و مگر نه اینکه مسجد‌الحرام هم خود «صحن انقلاب» است؟ صحن انقلاب روح در پیشگاه خدای سبحان … و مگر نه اینکه مدینه هم یکسر صحنِ انقلاب» است؟ انقلاب پیامبر در برابر ظلم و اقامه حکومت عدل نبوی … می‌بینید؟ اشتباه نمی‌کنم من این سفر را از صحن انقلاب دارم از ایستادن در مقابل گنبد سلطان توس و التماس تشرف به سرزمین وحی و اصلاً من پیدا نمی‌کنم دعای مستجابی را جز آنکه یک بار در صحن انقلاب خواسته باشمش …

این روایت من است از عُمره‌ای شگفت از سفری پرتجربه و از تأملاتی  به قدر بضاعت و به اندازه مشاهدات، در احوالات عربستان سعودی؛ سرزمینی که 10 روز میزبان ما بود به ضیافتی آکنده از نشانه‌هایی اعجاب آور و تحولاتی پرسش‌ساز. ما مهمان سرزمینی بودیم که رویاهای بزرگی را در سر می‌پروراند و چهار نعل به سوی قله‌های بلند توسعه در قامت و سیاق عربی کلمه  پیش می‌رود و می‌تازد و این احوالات سوال برانگیز است و تأمل آفرین.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم