ماه و بلوط؛ روایتی فرهنگی برای بازسازی هویت ملی


به گزارش خبرگزاری تسنیم؛ محسن مومنی‌شریف، نویسنده و پژوهشگر شناخته‌شده حوزه ادبیات و فرهنگ انقلاب اسلامی، سال‌هاست که در تبیین مبانی نظری این ادبیات و بازخوانی روایت‌های تاریخی و فرهنگی ایران فعال است. تازه‌ترین اثر او با عنوان «ماه و بلوط»، فراتر از یک رمان ادبی، در قالب متنی فرهنگی-استراتژیک نیز قابل تحلیل است. این کتاب با تمرکز بر زیست‌جهان مردم کردستان، تلاشی برای بازنمایی تصویری انسانی، ملی و تاریخی از مردمانی است که همواره در خط مقدم دفاع از ایران قرار داشته‌اند.

مومنی‌شریف در این گفت‌وگو توضیح می‌دهد که چرا «ماه و بلوط» را می‌توان روایتی ملی در برابر روایت‌های واگرا دانست و چگونه این اثر به بازتعریف هویت ایرانی یاری می‌رساند.

بازسازی روایت ملی

در شرایطی که روایت‌های قوم‌گرایانه تقویت می‌شوند، «ماه و بلوط» چه نقشی در ارائه تصویر تازه‌ای از هم‌سرنوشتی مردم کرد با ایران دارد؟
به گفته مومنی‌شریف، جوهره این رمان بر وحدت و همگرایی استوار است: «هرچند استعمارگران تلاش کرده‌اند با تفرقه‌افکنی ملت‌های بزرگ را تکه‌تکه کنند، اما در ایران همواره اقوام گوناگون بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ملی بوده‌اند. پرداختن به فرهنگ‌های محلی و قومی، در واقع تقویت همان بنیان مشترک ایرانی است.»

او تأکید می‌کند که انقلاب اسلامی بستری برای بروز یک «انسان جدید» در ایران شد؛ انسانی که آرمان‌هایش با نظم جهانی تحمیلی تفاوت دارد. به باور او، «ماه و بلوط» نشان می‌دهد کردها، برخلاف تصور اولیه پس از انقلاب، نه‌تنها از این تحول جدا نبودند بلکه با ویژگی‌های فرهنگی و ایمانی‌شان پیوند عمیقی با روح مشترک ایرانی دارند.

هویت ایرانی پس از انقلاب

عناصر هویت جدید ملت ایران بعد از انقلاب اسلامی چیست؟

مومنی‌شریف بر این باور است که انقلاب اسلامی گسستی با گذشته نبود، بلکه فوران فضایل تاریخی ایران بود: «انقلاب مانند آتشفشانی بود که پس از سال‌ها خاموشی، فوران کرد و نشان داد گذشته ما نه‌تنها زنده است، بلکه الهام‌بخش حال و آینده است.»

او با اشاره به پژوهش‌هایی که به «ایران تاریخی» پرداخته‌اند، معتقد است پیوند ایرانیان با معنویت و آسمان، عنصری متمایز در تاریخ این سرزمین است. از نظر او، انقلاب اسلامی همان «واقعه ملکوتی» بود که یک ملت را در لحظه‌ای تاریخی به هم پیوند زد.

کردستان به مثابه مینیاتوری از ایران

آیا «ماه و بلوط» در نمایش این بروز و ظهور موفق بوده است؟

مومنی‌شریف معتقد است کردستان نمونه کوچکی از ایران بزرگ است؛ جایی که مردم آن با وجود تجربه‌های تلخ تاریخی، همواره وفاداری خود به ایران را نشان داده‌اند. او به واقعه جمهوری مهاباد اشاره می‌کند و می‌گوید: «مردم کردستان در همان سال‌ها نیز با وجود ضعف دولت مرکزی، از طرح تجزیه حمایت نکردند. همین نشان‌دهنده پیوند ناگسستنی آن‌ها با ایران است.»

به گفته او، واکنش مثبت خوانندگان بومی و منتقدان به باورپذیری روایت، نشان می‌دهد کتاب توانسته رسالت خود را در بازنمایی ایران واحد انجام دهد.

سرمایه اجتماعی و قهرمانان بومی

یکی از محورهای مهم «ماه و بلوط» شخصیت‌پردازی ملاعبدالکریم شهریکندی است. مومنی‌شریف می‌گوید قهرمانان نقش آیینه آرزوهای ملت را دارند و در روایت ملی، به‌جای اسطوره‌ها، اسوه‌ها اهمیت می‌یابند: «شهریکندی یک روحانی محبوب و دانشمند بود که با شهادتش به نماد وفاداری و ایستادگی تبدیل شد. بازنمایی او در رمان، در واقع بازآفرینی سرمایه اجتماعی کردستان است.»

روایت ایرانی در برابر روایت غربی

ویژگی‌های روایت ایرانی در برابر روایت‌های فردگرایانه غربی چیست؟

مومنی‌شریف سه عنصر عشق، حماسه و عرفان را اساس ادبیات ایرانی می‌داند: «ادبیات و هنر ایرانی عرفانش را از دل حماسه می‌گیرد و حماسه‌اش نیز پیوندی عمیق با عشق و ایمان دارد. این همان چیزی است که در روایت غربی غایب است. ‘ماه و بلوط’ تلاش کرده همین ترکیب اصیل را بازآفرینی کند.»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حمیدرضا شاه‌آبادی دبیر علمی دومین جشنواره کتاب کودک و نوجوان شد


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حکمی حمیدرضا شاه آبادی را به عنوان دبیر علمی دومین جشنواره کتاب کودک و نوجوان منصوب کرد. در متن حکم سیدعباس صالحی خطاب به حمیدرضا شاه آبادی آمده است:

«نظر به پیشنهاد معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و با توجه به سوابق و تجارب ارزنده شما در زمینه ادبیات کودک و نوجوان به موجب این حکم، به عنوان «دبیر علمی دومین جشنواره کتاب کودک و نوجوان» منصوب می شوید.

شایسته است بر اساس وظایف مندرج در آیین نامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص این جشنواره، اقدامات مقتضی را به نحو احسن به عمل آورید.»

حمیدرضا شاه آبادی متولد سال 1346 در تهران، پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس معاصر است. وی از نویسندگان در حوزه ادبیات نوجوان و بزرگسال و یکی از مدیران با سابقه در نشر با تجربه مدیریت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مؤسسه نشر بین‌المللی الهدی به‌شمار می‌آید.

برخی آثار شاه آبادی در جشنواره‌های مختلف جوایز بسیاری کسب کرده‌ که از آن جمله می‌توان به کاندیدای جایزه روزی روزگاری، برنده جایزه شهید غنی‌پور برای کتاب (دیلماج)، برگزیده جشنواره کتاب کودک و نوجوان، لوح تقدیر شورای کتاب کودک، لوح تقدیر جشنواره کتاب برتر، کتاب برگزیده کتابخانه بین‌المللی مونیخ، منتخب نظرسنجی روزنامه اعتماد به عنوان بهترین رمان نوجوان دهه هشتاد برای نگارش کتاب (لالایی برای دختر مرده) اشاره کرد. او در سال 1394 به‌عنوان دبیر علمی هشتمین دوره جشنواره کتاب برتر نیز منصوب شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بیسیم‌چی ۱۷ ساله جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «سجده بر موج‌ها»؛ زندگی‌نامه داستانی شهید سیدمصطفی خادمی، به قلم سارا تقی‌زاده همزمان با هفته دفاع مقدس از سوی انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.

در معرفی این اثر آمده است: کتاب‌های معمولی نیمی از مغزتان را صاحب می‌شوند و کتاب‌های خوب نیمی از قلبتان را. ولی کتاب‌های خیلی خوب هردویشان را. «سجده بر موج‌ها» یکی از همین کتاب‌های خیلی خوب است. وقتی پای سفره معصومه خانم می‌نشینیم و کنار بچه‌های قد و نیم قدش، سید مصطفی را می‌بینیم که با شیطنت و ادب توأم، در خانه حامی مادر است، اصلاً باورمان نمی‌شود داریم از زندگی یک شهید نوجوان می‌خوانیم.

کم‌کم سیدمصطفی برای ما و نسترن داستان، نقطه عطفی می‌شود در زندگی‌مان. مگر می‌شود پسر نوجوانی که می‌رفته کمیته و فقط جارو می‌زده تا بخشی از این تشکیلات باشد، نقطه درخشانی در ذهنمان نشود؟! قصه نسترن ولی فرق می‌کند. دختر خبرنگار پر شر و شوری که سر از یک دفتر خبرگزاری درآورده تا کارآموزی بگذراند؛ ولی … .

نویسنده به خوبی دو ماجرای جذاب را موازی با هم پیش برده است و مخاطب پا به پای قصه‌های هرکدام پیش می‌رود تا عاقبت ماجراها روشن شود. انتشارات کتاب جمکران با چاپ این کتاب، بار دیگر برگ سبزی در دفتر جنگ تحمیلی به یادگار گذاشته است. برگی که شاید یک قصه عاشقانه به نظر برسد اما قصه رشد یک نوجوان روستایی و بی نهایت باصفا است که شنیدن لحظه های زندگیش لبخند روی لبتان را عمیق می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

از وقتی مادر رفت، نسترن با خدا قهر کرد… اما صدای یک شهید، لابه‌لای کلمات یک کتاب، دلش را صدا زد. کتابی که قرار بود برای مادربزرگِ فراموشکار خوانده شود، بادها را زنده کرد، دل‌ها را بیدار و نسترن را به نسترن پیش از غروب برگرداند. این قصه، دخترکی است که با احساس آتشی می‌کند… و پسری که با لبخند و یک کتاب، راهی به دلش می‌گشاید.

شهید سیدمصطفی خادمی از شهدای دانش‌آموز است که در 21 بهمن‌ماه سال 1361 در جریان عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم آرام گرفت. او از رزمندگان گردان حضرت معصومه (س) لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) بود که به عنوان نیروی بی‌سیم‌چی فعالیت می‌کرد. عنوان کتاب برگرفته از ویژگی شهید بود؛ به گفته نویسنده شهید خادمی به سجده‌های طولانی به ویژه پس از عبور از اروند رود شهره بود. 

کتاب «سجده بر موج‌ها» در 248 صفحه و با قیمت 225هزارتومان توسط انتشارات کتاب جمکران روانه بازار نشر شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

«دانشمندان بزرگ تمدن ایرانی» در اتریش


به گزارش خبرگزاری تسنیم،  کتاب «دانشمندان بزرگ تمدن ایرانی» با حمایت رایزنی فرهنگی ایران در اتریش توسط انتشارات یونی‌دیالوگ Unidialogue در 160 صفحه و قطع رقعی منتشر شد. اهمیت این کتاب که با سرویراستاری رضا غلامی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تدوین شده است، در آن است که برای نخستین‌بار مجموعه‌ای جامع از بزرگ‌ترین دانشمندان ایرانی را به زبان آلمانی روان به مخاطبان اروپایی معرفی می‌کند و تصویری روشن از نقش ایران در تاریخ علم جهانی ارائه می‌دهد. این اثر می‌تواند پلی علمی ـ فرهنگی میان ایران و اروپا ایجاد کند و نگاه تازه‌ای به میراث فکری ایرانی در سطح بین‌المللی بگشاید.

کتاب حاضر، زندگی، آثار و دستاوردهای بزرگ‌ترین دانشمندان ایرانی از قرن هشتم تا اوایل قرن شانزدهم میلادی را بررسی می‌کند؛ دورانی که به «عصر طلایی علم ایرانی ـ اسلامی» شهرت دارد. کتاب نشان می‌دهد چگونه این متفکران با نوآوری‌های علمی در نجوم، ریاضیات، پزشکی، فلسفه، شیمی و علوم طبیعی نه تنها بر تمدن اسلامی، بلکه بر پیشرفت علمی اروپا و جهان اثرگذار شدند.

در این مجموعه، خوانندگان با نام‌ها و میراث درخشانی آشنا می‌شوند؛ از جمله:ابو جعفر محمد بن ابراهیم فزاری، محمد بن موسی خوارزمی، احمد بن محمد فرغانی، علی بن ربن طبری، ابن ماسویه، زکریای رازی، عبدالرحمان صوفی، ابن‌سهل، ابن یونس، ابن هیثم، ابن سینا، ابوریحان بیرونی، عمر خیام نیشابوری، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن نفیس، قطب‌الدین شیرازی، عمار موصلی، کمال‌الدین فارسی، بهمنیار بن مرزبان، غیاث‌الدین جمشید کاشانی و شیخ بهایی.

کتاب علاوه بر معرفی زندگی و دستاوردهای این بزرگان، تصویری جامع از یک سنت علمی یکپارچه ارائه می‌دهد؛ سنتی که در آن علم از اخلاق و معنویت جدا نبود و دانشمندان ایرانی علم را ابزاری برای کشف حقیقت و خدمت به انسانیت می‌دانستند.

به گفته رضا غلامی؛ هدف اصلی این کتاب آن است که علاوه بر معرفی این چهره‌های ماندگار، یادآوری کند که تمدن ایرانی نه تنها حافظ گذشته‌ای درخشان است، بلکه می‌تواند بار دیگر در جهان معاصر نقش‌آفرینی علمی و اخلاقی داشته باشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

کتابی که بیشترین تأثیر را بر سید حسن نصرالله گذاشت


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست معرفی کتاب “ستاره‌ای که ماه شد”، نوشته حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی رضایی با حضور مهدی محمدی مدیر نشر معارف، نویسنده این اثر و جمعی از اهالی فرهنگ و علاقه‌مندان به ادبیات مقاومت برگزار شد. 

رضایی در ابتدای این جلسه با بیان اینکه “ستاره‌ای که ماه شد” تلاش دارد از زاویه جدیدی شهید سید حسن نصرالله را به مخاطب معرفی کند، گفت: این کتاب 50 روایت از سید مقاومت در 50 زمان و مکان مختلف است. تاکنون دو چاپ از این اثر منتشر شده و قرار است در چاپ سوم، 20 روایت جدید به کتاب افزوده و با طرح جلد جدید، منتشر شود. 

او با بیان اینکه شاید در نگاه اول، این روایت‌ها جزیره‌ای به نظر برسد، افزود: این 50 برش، قطعات یک پازل هستند که با یکدیگر پیوند دارد. 

رضایی عنوان کتاب را الهام‌گرفته از آیه هشتم سوره صف دانست و گفت: عنوان کتاب برلی بسیاری از مخاطبان جذاب بود و درباره آن سؤال می‌پرسیدند. این عنوان که در واقع از آیه شریفه “یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ” الهام گرفته شده، به این موضوع اشاره دارد که دنیای غرب در سال‌های گذشته تمام تلاشش را کرد تا چهره‌ای متفاوت از سیدحسن در رسانه‌های خود ارائه دهد.

به گفته او؛ وقتی هم که ایشان را به شهادت رساندند، از آن با عنوان یک کارنامه موفق یاد کردند؛ آنها می‌خواستند با دم و بازدمشان این نور را خاموش کنند، اما عنایت خداوند به سید حسن تا جایی بود که به تعبیر رهبر انقلاب، پرچم‌دار مقاومت شد. او ماهی شد که در کنارش ستارگان جدیدی درخشیدند. 

این نویسنده با بیان اینکه هر برش از کتاب به همراه آیه‌ای از قرآن آغاز می‌شود، اضافه کرد: این آیات در فرآیند معناسازی و درک عمیق‌تر مفاهیم مقاومت نقش کلیدی دارند. روی آیات قرآن مانور خاصی داده نشده. صرفاً تلاش شده با ذکر آنها در ابتدای روایت‌ها، تلنگری به مخاطب زده شود و به این نتیجه برسد که قرآن چه نقشی در زندگی سید مقاومت و تفکر مرکزی جبهه مقاومت داشته و دارد؛ چنانکه آیت‌الله جوادی آملی فرمودند که رمز رسیدن سیدحسن به این اندیشه، انس او با قرآن بوده است.    

کتاب , سید حسن نصرالله ,

به گفته او؛ در نگارش شخصیت‌هایی مانند سید حسن نصرالله، تلاش شده است تصویر کامل و جامع ارائه شود، به گونه‌ای که مخاطب احساس کند او نزدیک‌تر به واقعیت است، هرچند در قالب داستانی و با رویکردی مستندگونه. 

موانع نوشتن از سید مقاومت

نویسنده کتاب “ستاره‌ای که ماه شد” در ادامه به دشواری‌ها و موانع برای نگارش کتاب درباره شخصیت‌هایی مانند سیدحسن نصرالله اشاره و اضافه کرد: این اثر در قالب مستند داستانی نوشته شده است؛ در واقع تلاش شده در کنار حفظ مستندات و پایبندی به آن، کتاب نثر و روایت جذابی داشته باشد تا بتواند مخاطب را جذب کند. نگارش این قبیل کارها برای نویسنده دشوار است؛ چرا که ما گاه با کمبود اطلاعات درباره شخصیت‌هایی مانند سیدحسن مواجه می‌شویم.

او ادامه داد: مثلاً پیش‌تر در عناوینی مانند “سید عزیز” به دوران کودکی ایشان پرداخته شده و اطلاعات محدودی نیز درباره دوران نوجوانی از زبان سید نقل شده لست. اما ما درباره برهه‌هایی از زندگی ایشان مانند سال‌های قبل از طوفان‌الاقصی اطلاعات چندانی در دست نداریم. تلاش کردم این بخش از کتاب را با استفاده از اطلاعاتی که گاه خود سیدحسن نصرالله در سخنانشان اشاره داشت، تکمیل کنم.

جنگ 12 روزه ضرورت مقاومت را پررنگ‌تر کرد

محمدی، مدیر دفتر نشر معارف، نیز در ادامه بر ضرورت انتشار اثر در حوزه ادبیات مقاومت تأکید کرد و گفت: نشر معارف با در نظر گرفتن اقتضائات و ضرورت‌های این حوزه در دو سال گذشته تلاش کرد آثار متعددی برای گروه سنی نوجوان و بزرگسال در این زمینه تولید کند. نوجوانان در حوزه مقاومت و چرایی آن سوالات متعددی دارند که باید به آن پاسخ گفت. اینکه ضرورت این امر چیست؟ چرا ما در سوریه حضور داشتیم؟ چرا لبنان وارد میدان مقاومت شد و… از جمله سوالاتی است که برای نوجوان امروز دغدغه است. 

کتاب , سید حسن نصرالله ,

وی با بیان اینکه جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران، ضرورت مقاومت را بیش از پیش در اذهان عمومی پررنگ کرد، افزود: تلاش داریم با ذائقه‌سنجی و ارتباط با مخاطبان به بخشی از این نیازها پاسخ دهیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

وزیر ارشاد: کتاب «خسوف در بیروت» زمینه‌ساز شناخت مردم جهان از سید نصرالله می‌شود


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در آیین رونمایی از کتاب «خسوف در بیروت» که به کوشش غلامرضا قزلی تدوین شده و حاوی روایت‌های ناب و تأثیرگذار از زندگی، مبارزات و فقدان آیت‌الله سید حسن نصرالله در بیروت است، صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد گفت: این کتاب روایتگر اتفاقی است که پایان نداشت و ندارد؛ بلکه آغازی بود. 

وزیر فرهنگ و ارشاد، این اثر را یک روایت ماندگار از تشییع باشکوه سید حسن نصرالله دانست و افزود: مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله از نظر تاریخی و اجتماعی، نه تنها یک سوگ عمومی، بلکه یک حماسه عظیم در تاریخ منطقه و مقاومت اسلامی بود.

او با تحلیل فضای حاکم بر آن روزها، به ترکیب منحصربه‌فرد «سوگ» و «حماسه» در رفتار و احساسات مردم لبنان اشاره کرد و گفت: این ترکیب، مخصوصاً از سوی خود مردم لبنان، بر پایۀ دریافت ویژه‌ای از شخصیت سید حسن نصرالله شکل گرفت؛ شخصیتی که هم رهبر معنوی و هم فرمانده مبارزه بود.

صالحی تأکید کرد که این تشییع باشکوه، بازتاب عمق ارتباط و دلبستگی مردم به سید حسن نصرالله است و در تاریخ مقاومت به عنوان نمونه‌ای بی‌نظیر باقی خواهد ماند.

وی افزود: چنین روایتی صرفاً یک یادداشت تاریخی نیست؛ ما با یک صحنه الهام‌بخش روبه‌رو هستیم که نسل‌های آینده نیز می‌توانند از آن درس بگیرند.

وزیر فرهنگ و ارشاد کتاب «خسوف در بیروت» را نه فقط مستندی ادبی، بلکه یک «سند اجتماعی و سیاسی» دانست و اظهار امیدواری کرد که انتشار این اثر، زمینه‌ساز شناخت بهتر مردم ایران و جهان از ابعاد شخصیتی نصرالله و آرمان‌های مقاومت باشد.

سید محمدحسین حجازی، مدیرعامل شرکت نوسازی عباس‌آباد، در جمع مسئولان و علاقه‌مندان به ادبیات مقاومت با اشاره به خاطرات دیدارهای صمیمانه با سید حسن نصرالله، وی را شخصیتی متواضع، خالص و در عین حال برخوردار از شجاعت و کارآمدی بی‌مانند در جهان عرب توصیف کرد.

وی ضمن یادآوری نقش حاج قاسم سلیمانی در حفاظت از دبیرکل حزب‌الله، تأکید کرد: سید حسن نصرالله خود را سرباز انقلاب اسلامی، امام خمینی و مقام معظم رهبری می‌دانست و این افتخار ایران و جهان اسلام است.

مدیرعامل نوسازی عباس‌آباد با اشاره به خاطرات ناگفته از جنگ 12 روزه و روابط نزدیک میان رهبران مقاومت، به اهمیت ثبت و انتشار این روایت‌ها پرداخت و گفت که جوانان ایران هنوز شخصیت و ابعاد وجودی سید حسن نصرالله را آن‌گونه که باید نشناخته‌اند و نیاز به روایت‌گری‌های تازه‌تری هستیم.

وی یکی از خاطرات شنیدنی را از حضور شهید نصرالله در جمع ایرانیان نقل کرد که در آن به تفاوت روحیه شاد مسلمانان لبنان با فضای غم‌زده برخی مسلمانان ایران اشاره کرده بود و گفته یود شما مسلمانیم و ما هم مسلمانیم. چرا غم‌تان بیشتر از شادی است.

حجازی همچنین به شهادت فرزند نصرالله، شهید هادی، و عشق و همبستگی مردم لبنان با او اشاره کرد و شخصیت نصرالله را در شجاعت، سازمان‌دهی تشکیلاتی و الهام‌بخشی، بی‌بدیل دانست. 

در پایان، وی انتشار کتاب «خسوف در بیروت» را فتح بابی برای ثبت ناگفته‌های شخصیت برجسته مقاومت و فرصتی برای گسترش شناخت جامعه نسبت به وی عنوان کرد.

در انتهای این مراسم، از این کتاب رونمایی شد. 

انتهای پیام/ 



منبع: خبرگزاری تسنیم

مرد سیاه‌پوست یواشکی پرسید: «هو ایز حسین؟»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، «خال سیاه عربی» از جمله سفرنامه‌های حج است که خواننده را مجذوب خود می‌کند و به سادگی نمی‌توان آن را کنار گذاشت. حامد عسکری، با بیانی احساسی که پیش‌تر در اشعارش نمایان بود، دست مخاطب را می‌گیرد و او را به کوچه‌های کودکی‌اش در بم می‌برد و تجربیات خود در شناخت خدا را با او به اشتراک می‌گذارد.

سفر حج نیز به قلم منحصربه‌فرد عسکری، به شیوه‌ای خوش‌سبک و شیرین روایت می‌شود. این روایت، خواننده را با احساسات و ارتباطات شخصی نویسنده همراه کرده و او را در تصور و تخیل، به موقعیت‌های مختلف داستان می‌کشاند.

در بخشی از این سفرنامه می‌خوانیم:

«شب عرفه یک دعای بلند و باشکوه دارد که محض ریا می‌خوانمش بعد راه می‌افتیم سمت جبل‌الرحمه که در بالادست صحراست؛ کوهی که آدم در آن فرود آمد و اعتراف کرد به ظلمش به خویشتن، گله گله مؤمنین بر یال کوه نشسته‌اند و به مناجات و ذکر و فکر مشغول‌اند.

 مردی آذری زبان روی ورم کوه بساط روضه علم کرده و مردم، شمع روضه‌اش را پروانه شده‌اند. از عباس و ادبش به حسین می‌خواند و همین‌طور از مردم دم می‌خواهد و جواب برای حسین حسین گفتن، مرد سیاه‌پوستی که نگاهی توریستی به عزاداری ما دارد،‌ به بغل دستی‌اش می‌‌زند و یواشکی می‌پرسد: «هو ایز حسین؟» صدای روضه را می‌شنوم و می‌روم توی فکر که جواب مرد آفریقایی چیست. واقعا من بچه شیعه هیئتی هم نمی‌دانم «هو ایز حسین»!

بازار نیایش و اشک گرم است. الحق که جبل‌الرحمه بهترین تجلی سنگ صبور است، کوهی که به اندازه همه حاجیان طول تاریخ ندبه و حاجت و گلایه  شنیده و از راز دل خیل‌ها با خبر است. به خودم می‌گویم «ما که داشتیم توی مکه دورش می‌گشتیم. این بیابان نشینی‌مان چه بود؟» خودم جواب می‌دهد: «خانه‌اش را هم برداشت از میان. گفت دیگر هیچ تجسد و جسمانیتی را نمی‌پسندم. بلند شو بیا توی عرفات کار دارم. فقط خودم باشم و خودت با دلت کار دارم. بیا بنشین کنارم. کنار کوه سنگ‌هایمان را وا بکنیم.»

حالا من کنار کوهم کنار سنگ‌ها و دلم از پوست پلک نوزاد لطیف‌تر است. گله‌گله بر یال کوه، گل سفید سجده روییده. برای ما، بالارفتنش کراهت دارد و از کوه بالا نمی‌روم.

ساعت حدود یک شب است. شب از ستاره گذشته است و آسمان‌ صاف است. دروغ چرا؟ یک مقداری هم قدم می‌زنم و خلوت می‌کنم که دانید حالی دست بدهد و نمی دهد که نمیدهد یک ترس مقدس به جانم می ریزد. اینجا توی عرفات که کلی ذکر خیرش را گفته اند، اگر سیمم وصل نشود چه؟ اگر اشکمان بخشکد چه؟ باخت داده ام که.

شب را می‌خوابم به همین فکر و خیال. بعد از نماز صبح و صبحانه مجددا می‌خوابم. حوالی ده روز عرفه بیدار می‌شوم. کمی قرآن و ادعیه می‌خوانم و باز همان که همان؛ نه اشکی نه حالی. قبضم. خشک و سترون و بایر؛ که خاصیت برهوت همین است.

به سعید که هفتمین عرفه اش را در عرفات میگذراند می‌گویم: « سعید خبری نیست!» می‌خندد و می‌گوید: «صبر کن!»

از بیرون چادر صدای تکبیر می،آید سرسراغ می‌کنم می‌گویند مراسم برائت از مشرکین است سریع فایل‌های ذهنی‌ام را ورق می‌زنم به این می‌رسم که بعد از معاهده حدیبیه که رسول می‌گوید بگذارید حج به جا بیاوریم و قبول می‌کنند می‌گوید یک نفر را می‌خواهم که با شمشیری برهنه‌تر از باد و برنده‌تر از خورشید بیاید رجز بخواند و برائت بجوید از مشرکان و مولای ما علی بلند می‌شود و می‌گوید: «من!»

صدای دعای عرفه از بلندگوهای عرفات بلند می‌شود. راه می‌افتم سمت چادر بعثه. جاگیر نمی‌آید همان بیرون می‌نشینم. می‌ایستم. ده دقیقه از دعا نگذشته بود که ابرهای کبود از راه می‌رسند. دقیقا بالای سر عرفات بالای این همه بنده که آمده‌اند بخشیده شوند. اتراق می‌کنند باران نیستند. طناب‌های خیسی‌اند که می‌شود چنگ زد و ازشان بالا رفت و به آسمان به گل‌های سفید دشت بیشتر می‌شوند.

عجیب‌ترین لحظه‌های عمرم را دارم تجربه می‌کنم. الله اکبر. همه سفیدپوش. همه در احرام ایستاده‌اند به اشک و نیایش. راستی امروز ابرها بیشتر می‌بارند یا چشم‌های ما؟

دعای عرفه دعای بلندی است؛ هم مضمونی و محتوایی و هم تعداد صفحه‌ای. دعای ترسناکی است که توی دلت را خالی می‌کند. توی دلت، هی اسب شیهه می‌کشد، هی شمشیر تیز می‌کنند، هی بوی سوختنی می‌آید.

وقتی ارباب ما می‌گوید: «راضی‌ام به تقدیرت»، وقتی می‌گوید: «با حلقومم  گواهی می‌دهم که هستی»، «با گوشه لب‌هایم مطمئنم که تو خدای منی»، «نرمه غضروف‌های بینی‌ام گواهی می‌دهد به بودنت»، این حرف‌ها بوی خون می‌دهد.

خودش دارد پیشگویی می‌کند خودش دارد فهرست چیزهایی را که قرار است فدا کند، زیر پوستی بیان می‌کند. وقتی می‌گوید انا الذی و انت الذی دل  آدم خال می‌زند. وقتی از طفل صغیر و شیخ کبیر می‌گوید، تو ناچاراً به روضه رباب فکر می‌کنی و من الغریب الى الحبیب.

همه آمده‌اند بیرون زیر باران تا باران به جانشان بنشیند که باران آب است و آب رساناست و زودتر دعا را بالا می‌برد. به خود عرفات قسم ابرها دقیق تا آخر دعا می‌بارند. ما هم می‌باریم. وای که چه لحظاتی است. یک خواب است. باور کنید.

دعای عرفه دعای ترسناکی است یک حرف‌هایی سید‌الشهدا می‌زند یک چیزهایی می‌گوید که هول به جانت می‌افتد «شهادت می‌دهم به بودنت به چین و چروک‌های پیشانی‌ام شهادت می‌دهم به بودنت به نرمه غضروف‌های اطراف بینی‌ام. حمد میکنم خدایی را که قضا و تقدیرش دفع و بازگشتی ندارد.»

چرا از چین و چروک پیشانی حرف می‌زند؟ چرا از لب‌هایش حرف می‌زند؟ چرا می‌گوید حلقومم که غذا از آن رد می‌شود، گواهی می‌دهد تو را؟ این چه طرز دعا کردن است؟ چرا توی دل ما را خالی می‌کند؟ اینها همه روضه‌های مکشوف‌اند. موسیقی کلماتش شبیه موسیقی حزین ناحیه مقدسه است؛ با همان تکرارها با همان موسیقی و واج آرایی. من دارم می‌خوانم و می‌شنوم و می‌بارم من می‌بارم و باران می‌گرید بر این روضه‌ها. من بمیرم برای دل گل نرگسش.»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حج معانی کن، نه حج مناسک،‌ حج همه نیت است


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، یکی از مشهورترین سفرنامه‌های حج نوشته شده در دوران معاصر سفرنامه علی شریعتی است که با عنوان «حج» در سال 1349 ـ 1350 و به دنبال دومین سفر شریعتی به مکه تنظیم شد و توسط حسینیه ارشاد برای اولین بار در سال 1350 به چاپ رسید.

شریعتی در چاپ بعدی این کتاب تصحیحاتی انجام داد و عنوان کتاب را به «تحلیلی از مناسک حج» تغییر داد. فرم و ساختار کتاب «حج» علی شریعتی متأثر از مناسک حج بوده و به نوعی می توان آن را یک کتاب سفرنامه دانست. این کتاب به گفته شریعتی سفرنامه یک حج‌کننده مسلمان است. کتاب «حج» رساله فقهی نیست، بلکه رساله فکری است.

شریعتی در این کتاب تأکید دارد که یک متخصص فقه و کلام نیست، بلکه صرفاً خود را یک حج‌کننده مسلمان می‌داند، سعی می‌کند فارغ از عادت‌های معمول درباره تجربه دینی‌اش سخن بگوید و از این حرکت می‌توان به عنوان گامی در جهت دموکراتیزه کردن برداشت‌های دینی یاد کرد. شریعتی تأکید دارد از این کار در پی آن است که کتاب خواندنی قرآن خوانده شود.

در نگاه شریعتی حج تمامی اسلام است و خدا هر چه را خواسته است به آدمی بگوید یکجا در حج ریخته است. اسلام با هجرت و حرکت است که معنا می‌یابد. هجرت هم یعنی کار هاجری کردن و هاجر هم یکی از قهرمانان داستان حج است. بنابراین حج ، «هجرت» و «حرکت» را توامان با خود دارد.

در بخشی از این سفرنامه شریعتی می‌نویسد:

قربانی

پس از رمی آخرین بت، بی‌درنگ قربانی کن که این سه بت مجسمه تثلیث‌اند، مظهر سه مرحله ابلیسی. فراموش نکن نیت یعنی این!‌ همواره در نیت باش«خودآگاه». بدان که چه می‌کنی و چرا ؟ ظاهر این اعمال تو را در خود گم نکند، از معنی‌ها غافل نمانی، این «همه اشاره» است یک لحظه ، چشمت را از آنجا که بدان اشاره می‌کنند، برنگیری، فرمالیسم، تو را در پیچ و خم‌های پیچیده، تکنیک سردرگم نکند، حج معانی کن، نه حج مناسک، اینجا، همه چیز به نیت وابسته است. که حج، همه نیت است.

دیگرا عمال، بی‌نیت، خود بالذات، چیزی است.در روزه، اگر نیت نداشتی، بهرحال آثاری از آن را می‌یابی. در جهاد، اگر نیت نداشتی، بهرحال، یک سربازی اما در حج، اگر نیت نباشد، هیچ است، هیچی. مجموعه حرکاتی که هیچ سودی ندارد.

چه ، این مناسک همه اشاره است، نشانه است، رمز است. کسی که نداند «سجود» چیست، فقط پیشانی‌اش را خاکی کرده است.

کسی که نفهمد در این مناسک چه می‌کند؟ از مکه فقط سوغات  آورده است. چمدانش پر است و خودش خالی! در حج، تو “توحید” را ، عمل می‌کنی، با طواف، آوارگی و تلاش هاجر را بیان می‌کنی، با سعی، از کعبه تا عرفات ، هبوط آدم را، و از عرفات تا منی تاریخ را،  فلسفه خلقت انسان را.

و درمنی، آخرین مرحله کمال را وایده‌آل را، آزادی مطلق را، بندگی مطلق را، ابراهیم را، واکنون درمنی بی ابراهیمی و اسماعیلت را به قربانگاه آورده‌ای، اسماعیل توکیست؟ چیست ؟

مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت ، شغلت؟ پولت؟ خانه‌ات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانواده‌ات؟ علمت؟ درجه‌ات؟ هنرت؟ روحانیتت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیت؟ زیبایی‌ات …؟

من چه می‌دانم؟ این را تو خود می‌دانی تو خود آن‌را، او را هر چه هست و هر که هست، باید به منی آوری و برای قربانی، انتخاب کنی. من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می‌کند. آنچه تو را در «رفتن»، به ماندن می‌خواند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند، آنچه تورا  به خود بسته است، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به فرار می‌خواند، آنچه تو را به توجیه و تأویل‌های مصلحت‌جویانه می کشاند و عشق به او، کور و کرت می‌کند.

ابراهیمی و ضعف اسماعیلی‌ات، ترا بازیچه، ابلیس می‌سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر وفضیلت، در زندگی‌ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فـرود می‌آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می‌دهی، او اسما عیل تو است، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شی، یا یک حالت، یک وضع، وحتی، یک نقطه ضعف !

اما اسماعیل ابراهیم، پسرش بود!»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پیشنهاد جلال برای گوشت‌های قربانی حج چه بود؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ «خسی در میقات» نوشته جلال آل احمد یکی از مهمترین سفرنامه‌های ادبیات فارسی در دوران معاصر است،‌ جلال «خسی در میقات» را در سال 1343 و در حالیکه 41 ساله بود،‌ نوشت، دو دهه بعد از عضویتش در حزب توده و 5 سال قبل از درگذشتش. 

از ویژگی‌های بارز این کتاب توجه زیاد نویسنده به جزئیات و متن روان و دلنشین آن است. وی در این کتاب نه فقط از جنبه زیارتی بلکه از زوایای مختلف به سفر حج نگاه کرده و مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاحتی و … را مورد توجه و تحلیل قرار داده‌است. سفر حج برای آل احمد یک سفر معمولی نیست. آل احمدی که به این سفر می‌رود، همان است که روزی پیوستن به حزب توده را دیده است.

حج 1404 ,

جلال در توصیفش از عرفات و عید قربان نیز نگاه انتقادی خود را حفظ کرده است،‌ البته منا و عید قربانی که جللل در سال 43 آن را تجربه کرده با آن چه امروز در مکه رخ می‌دهد متفاوت است‌، جلال در این بخش از سفرنامه خود  با انتقاد تند از شیوه قربانی کردن حیوانات از بدویت موتوریزه نام می‌برد و در ادامه می‌نویسد:

«تمام خیابان‌های منتهی شونده به مسلخ پوشیده است از لاشه‌های ناقص. تکه گوشت‌های قابل خوردن را آناً می برند و الباقی رها.

به خصوص کله‌های بز و گوسفند که زیر چرخ ماشین‌ها له شده بود و آن وقت کورکن تمام این قربانی عظیم هدر شده، یک بولدوزر قرمز رنگ که مدام گودال می‌کند برگوشه و کنار مسلخ. این را که انباشتند یکی دیگر و این قربانی عظیم به هدر رفته! آخر چه می‌شد اگر ده تا کامبون یخچال‌دار تهیه می‌کردند و تمام این کشتار را هم در ساعت به جده می‌بردند( از منا تا جده صد کیلومتر راه هم نیست) و همه را در یک کشتی دو سه هزار تنی می‌انباشتند به پختن و کنسرو کردن و منجمد و نمک سود کردن و برای فقرای عالم هدیه فرستادن، پس این شیر و خورشید سرخ و هلال سرخ چه کاره‌اند که نمی‌بینند این اسراف وحشیانه را؟ در حالی که دو سوم از مردم روزگار سالی یک بار هم گوشت نمی‌خورند و اصلا چرا روی قوطی‌های چنین گوشت پرورده‌ای یک انگ نزنند که گوشت قربانی کشتارگاه منا؟ و به صورت تبرک برای تمام مرضای مسلمان عالم؟ یا برای این همه بیمار که از فقر غذایی می‌میرند… رها کنم.

سعودی گرفتارتر ازین‌هاست که به این مسائل بیندیشد. چاره همه این قضایا را فقط یک بین‌المللی اسلامی خواهد توانست کردن و اگر نظر تنگی فرنگی را داشته باشید و حسابگریش را، بگذارید برای‌تان بگویم که تنها از درآمد فروش این گوشت می‌توان تمام مخارج اداره دو شهر مدینه و مکه را در آورد درین مراسم یک میلیون نفر حاجی کشتار کرده اند و هر کدام دست کم یکی و فرض کنیم که همه گوسفند و بز مردنی کشته باشند. پس هر لاشه ای یعنی بیست تا چهل کیلو گوشت.

شترها را هم رها کنیم این میشود در حدود بیست هزار تن گوشت و تازه پوستش و روده اش…. و چه ثروتی؟ و چنین خاک خورد و چنین تعفن افزا! و چنین بیمار کننده و تازه این لاشه ها را که می دهد؟ چنین که شنیدم، اغلب این کشتار از سودان و حبشه می‌آید. و مختصری از یمن و سوریه و عراق و آیا می‌شود ترتیبی دادن برای تربیت دام مخصوص برای قربانی؟ و به نسبت تعداد حجاج هر مملکت؟ و نیز به نسبت سادگی حمل و نقل آن؟ و به این طریق ثروت ممالک اسلامی را به خود ایشان برگرداندن؟ می‌بینید که مسائل بسیار است… رها کنم.»  

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

امسال دریغ از پارسال؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کاهش شمارگان کتاب در ایران به رکورد جدیدی رسیده است؛ به‌طوری که طبق بررسی‌های انجام شده، سال گذشته(1403) بیشترین سقوط را طی دو دهه گذشته داشته و به 106,078,063 نسخه رسیده است. 

نشر ایران که عمدتاً به صورت سنتی فعالیت می‌کند، عمده تمرکز خود را روی نشر کاغذی گذاشته است. بازار کتاب‌های چاپی طی ادوار مختلف فراز و فرودهایی را تجربه کرده و حوادث مختلفی مانند کرونا و افزایش غیر قابل پیش‌بینی کاغذ را از سر گذرانده است. در حالی که انتظار می‌رفت نشر ایران پس از گذر از چنین بحران‌هایی به ساحل آرامش رسیده باشد، کاهش تیراژ و افزایش قیمت‌ها زیر سایه مشکلات اقتصادی مردم، زنگ خطرها را برای نحوه ادامه کار بازار دوباره به صدا درآورده است. 

افزایش قیمت کتاب و کاهش شمارگان؛ از جمله دغدغه‌های اصلی رهبر معظم انقلاب درباره کتاب طی ادوار مختلف است؛ با این حال به نظر می‌رسد مسئولان امر در دوره‌های مختلف تلاش کرده‌اند با تزریق مسکن‌هایی مانند در نظر گرفتن یارانه‌های متنوع، از این چالش‌ها به صورت موقتی و بی سر و صدا عبور کنند. فعالان بازار اما متفاوت با دولتمردان می‌اندیشند؛ به‌اعتقاد آنها تزریق یارانه به بازار نشر به هر شکلش، همانند هر حوزه دیگری ممکن است مفسده‌هایی به دنبال داشته باشد(مانند آنچه درباره یارانه کاغذ به ناشران شاهد بودیم) بنابراین باید چاره دیگری اندیشید و به صورت بنیادین به حل این مسائل پرداخت. 

کاهش قدرت خرید مردم در چند سال گذشته سبب شده تا سهم کتاب نیز مانند بسیاری دیگر از محصولات فرهنگی، رفته‌رفته از سبد خانوار کم و کمتر شود؛ به‌طوری که طوری که از 0/18 درصد از کل هزینه‌های خانواده‌ها در سال 1396، به 0/10 درصد در سال 1402 رسیده و روند تدریجی کاهش را تجربه کرده است. 

کتاب , بازار نشر ,

طبق گزارش‌ها؛ هزینه‌کرد ایرانی‌ها از سال 1396 تا 1402 در این زمینه آب رفته است؛ به طوری که از 11.7 درصد در سال 1396 به 7.85 در سال 1402 رسیده است و در این مدت روند نزولی طی کرده است. طبق بررسی‌های انجام شده، این روند در سال 1400 فقط کمی افزایش داشته اما در سال‌های بعد، به روند کاهشی خود ادامه داده است. براساس اطلاعات منتشر شده، کاهش 4 درصدی سهم هزینه‌کرد فرهنگی از کل هزینه‌کرد آن هم طی شش سال ثابت می‌کند همزمان با جهش تورم، اقشار مختلفی از مردم خرید کالاها و خدمات فرهنگی را محدود کرده‌اند.

در چنین شرایطی همه بازار با سلایق مختلف تأثیر می‌پذیرند؛ حتی حوزه‌هایی که گمان می‌رود در ادواری از حمایت بیشتری برخوردار باشند. مرتضی اسلامی، مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه و از پیشکسوتان حوزه نشر، در گفت‌وگو با تسنیم ضمن برشمردن دلایل مختلف برای این امر، گفت: یکی از علل این است که کتاب نقش سابق خود را از دست داده و تنها وسیله‌ و ابزاری نیست که مخاط امروز از آن اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کند. امروزه مخاطب بین کتاب و دیگر راه‌ها مختار است.

او با تأکید بر اینکه یکی دیگر از موضوعاتی که بر کاهش کتابخوانی و شمارگان کتاب تأثیر گذاشته، فضای مجازی است، به تغییر سبک زندگی اشاره کرد و آن را یکی از عوامل موثر بر این موضوع دانست. به گفته او؛ علاوه بر قیمت کتاب، مسئله حجم فیزیکی آن نیز مطرح است که در فضای خانه‌های امروز جا می‌گیرد؛ به همین دلیل مقرون به صرفه نیست که فرد بخواهد کتابی بخرد و جایی را برای نگهداری آن تهیه کند. 

 ابن پیشکسوت حوزه نشر به کاهش شمارگان کتاب‌های دینی در چهار سال گذشته اشاره کرد. او که حدود 50 سال است در حوزه نشر دینی فعال است، در این‌باره گفت: میزان فروش کتاب‌های دینی در قیاس با گذشته خیلی پایین آمده است، در حالی که در دیگر حوزه‌ها مانند رمان و ادبیات داستانی این موضوع کمتر دیده می‌شود. 

مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه با تأکید بر اینکه تاکنون چنین روندی را در سال‌های حضورش در بازار نشر کتاب‌های دینی شاهد نبوده است، چرایی آن را در تأثیر فضای مجازی بر ذائقه مردم، گرانی کتاب و افزایش قیمت به ویژه در چند ماه گذشته دانست: قیمت تمام شده کتاب خیلی افزایش یافته است. قیمت کاغذ و دیگر ملزومات چاپ طی این مدت، به ویژه در اواخر اسفندماه، روند صعودی داشته؛ به‌طوری که می‌توان گفت تا الان هزینه چاپ دو برابر شده است. تداوم این امر به بازار نشر آسیب می‌زند.

به گفته او؛ هزینه کارگر 50 درصد افزایش داشته و قیمت مرکب نیز دوبرابر شده است. همه این‌ها سبب شده که قیمت تمام شده کتاب‌های جدید بیشتر از قبل باشد. با توجه به این موارد، من فکر می‌کنم سال جاری، شرایط نشر بدتر از سال قبل باشد.

کتاب , بازار نشر ,

وی با بیان اینکه تیراژ کتاب‌های دینی کاهش داشته است، از تجربه نشر خود در این شرایط گفت: هیچ وقت در این مدتی که در حوزه نشر فعالیت کردم، شاهد چنین روندی نبودم. در دهه 80 ما کتاب‌ها را در تیراژ پنج هزار نسخه منتشر می‌کردیم، این میزان در دهه 90، به دو هزار نسخه رسیده است. حالا که قرن جدید است، از همان نسخه‌های دهه 90 باقی است و آنها را می‌فروشیم. 

آخوندی در پاسخ به پرسش تسنیم درباره چرایی کاهش شمارگان کتاب با وجود حمایت دولت‌ها از نشر دینی گفت: کدام حمایت؟ حمایت خاص و ویژه‌ای برای کتاب‌های دینی وجود ندارد. اگر منظور خرید ارشاد است که از همه ناشران صورت می‌گیرد و یا حمایت از ناشران در نمایشگاه، مختص به ناشران دینی نیست و همه از آن بهره‌مند می‌شوند. قانونی هم هست که اگر 9 سال از چاپ کتاب گذشته باشد، دیگر نمی‌تواند در نمایشگاه مجازی شرکت کند؛ این امر دست ناشر را می‌بندد و کتاب را لز دایره حمایت‌ها خارج می‌کند. 

این پیشکسوت حوزه نشر با تأکید بر اینکه لازم است مسئولان امر درباره کاهش شمارگان و افزایش قیمت کتاب با دست‌اندرکاران بازار نشر جلساتی برگزار کنند، یادآور شد: روندی که ایجاد شده تنها به حوزه نشر آسیب نمی‌رساند؛ بلکه دیگر کسب و کارهای وابسته مانند چاپخانه‌ها را نیز متضرر می‌کند. 

به گفته برخی از فعالان بازار نشر، تا زمانی که دولت تصمیم قاطعی برای حل مشکلات نشر نگرفته باشد و بازار سیگنال خاصی از برنامه‌های جدید دریافت نکند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم